ما از کلمات پرسشی برای پرسیدن انواع مشخصی از سوالات استفاده می کنیم. معمولا به این دلیل به آن ها WH Question اطلاق می شود که شامل حروف WH می باشند ( مثلا WHy, HoW )
what
پرسش برای کسب اطلاع از چیزی
What is your name?
درخواست تکرار و یا تاکید
What? I can't hear you.
You did what?
what...for
سوال در مورد علت چیزی
What did you do that for?
when
سوال در مورد زمان
When did he leave?
Where
پرسش در مورد مکان و موقعیت چیزی
Where do they live?
which
پرسش برای انتخاب چیزی
Which colour do you want?
who
پرسش در مورد چه کسی ( فاعل )
Who opened the door?
Who
سال در مورد چه کسی ( مفعول )
Whom did you see?
whose
سوال در مورد مالکیت چیزی
Whose are these keys?
Whose turn is it?
why
سوال در مورد علت و چرایی چیزی
Why do you say that?
why don't
برای پیشنهاد دادن
Why don't I help you?
how
سوال در مورد چگونگی
How does this work?
سوال در مورد شرایط و یا کیفیت چیزی
How was your exam?
how + adj/adv
سوال در مورد وسعت و یا درجه چیزی
see examples below
how far
فاصله
How far is Pattaya from Bangkok?
how long
طول ( زمان و یا مسافت )
How long will it take?
how many
مقدار ( قابل شمارش )
How many cars are there?
how much
مقدار ( غیر قابل شمارش )
How much money do you have?
how old
سن
How old are you?
(how come (informal
پرسش در مورد علت و چرایی( غیررسمی )
How come I can't see her?
کلمات پرسشی Wh شامل کلماتی می شوند که در اول جمله می آیند و جلمه را سوالی می کنند...
این نوع کلمات پرسشی کلماتی مانند فاعل، مفعول، قید زمان، قید مکان و ... را زیر سوال می برند.
روش سوالی کردن جملات بوسیله کلمات Wh
برای سوالی کردن جملات بوسیله کلمات Wh باید ابتدا جای فعل کمکی و فاعل را عوض کنیم و سپس کلمه پرسشی مناسب را در اول جمله قرار دهیم. طبق شکل بالا.
Who :
کلمه Who در اول جمله می آید و فاعل یا مفعول را سوالی می کند
subjective who: فاعلی
Kaka is the best soccer player in the world at the time.
مثال:
Who is the Best soccer player in the world?
ترجمه: چه کسی بهترین فوتبالیست جهان است؟
مثال بالا فاعل جمله را زیر سوال برده است...
نکته: who ی فاعلی دقیقا از روش بالا استفاده نمی کند و همانطور که می بینید چون فاعل مورد سوال قرار گرفته در جمله پرسشی فاعل نخواهیم داشت.
objective Who: مفعولی
Ali took his friend to the hospital
Who did Ali take to the hospital?
ترجمه: علی چه کسی را به بیمارستان برد؟
در مثال بالا ما فاعل جمله را در جمله داریم، Ali، و مفعول جمله زیر سوال رفته است.
when:
این کلمه قید زمان را زیر سوال می برد و جواب به این نوع سوال به زمان پاسخ می دهد...
John came back home last week
مثال:
When did John come back home?
ترجمه: چه وقت جان به خانه برگشت؟
When does the class start?
ترجمه: کی کلاس شروع می شود؟
Where:
این کلمه قید مکان را زیر سوال می برد و در جواب شما باید مکان را به پرسش گر بدهید...
we will spend our holiday in europe.
مثال:
Where will you spend your vacation?
ترجمه: شما کجا تعطیلات خود را می گذرانید؟
where were they last nigh?
ترجمه: آنها دیشب کجا بودند؟
which:
از این کلمه برای مشخص کردن دو انتخاب در جمله استفاده می شود.
this car is available in three colors. Red, black and white
مثال:
Which color do you like?
ترجمه: کدام رنگ را دوست داری؟
Why:
این کلمه به معنی چرا، دلیل کاری که در جلمه انجام شده را از شنونده می پرسد.
مثال:
Why did he leave the pary?
ترجمه: چرا او مهمانی را ترک کرد؟
پاسخ: I think he wasn't feeling well
فکر می کنم که حالش خوب نبود.
why are you crying?
ترجمه: چرا گریه می کنی؟
What:
این کلمه برای درخواست اطلاعات درباره چیزی استفاده می شود...
مثال: What color is his new car?
ترجمه: ماشین جدید او چه رنگی است؟
پاسخ: His new car is black
s3.picofile.com/file/7556617739/ipachart.swf.html
s3.picofile.com/file/7556625799/Phonics_Poster.pdf.html
زمان حال استمراري
ساختار
I ‘m am coming going doing taking You We they ‘re are She He it ‘s is
کاربرد
1- براي بيان عملي که هماکنون جريان دارد:
· She is watching the TV.
· He is working at the moment.
2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع ميباشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:
· I'm reading an exciting book.
· He is learning Arabic.
(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.)
3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده:
· I am meeting him at the park.
4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي:
· I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
(در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي ميکنم، اما دارم سعي ميکنم يک بهترش را پيدا کنم)
نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار)
1- افعالي که به يک e ختم ميشوند، آن e حذف ميشود:
come, coming take, taking write, writing
ولي در مورد افعالي که به ee ختم ميشوند، اين قاعده صدق نميکند:
agree, agreeing see, seeing
2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود:
running, stopping, getting
ولي چنانچه حرف بيصداي آخر y يا w باشد، تکرار نميشود:
showing, enjoying
آموزش و آزمونهاي زمان گذشته ساده و حال ساده
آزمون زمان حال ساده كلاس دوم
آزمون زمان حال ساده 2 كلاس دوم
گرامر زبان انگلیسی را میتوانید از لینکهای زیر دانلود کنید.
برای دانلود گرامر مورد نظرتان روی یکی از این لینکها کلیک کنید.
گرامر کامل سال اول راهنمایی گرامر اول قابل نصب روی موبایل
گرامر زبان انگلیسی دوم راهنمایی
گرامر زبان انگلیسی سال سوم راهنمایی گرامر سوم قابل نصب روی موبایل
توجه: این فایلها با فرمت pdf هست.
صفاتی هستند که چیزی یا شخصی را به شخص یا چیزی نسبت می دهند و همیشه باید با اسم بکار برده شوند.
مفرد:
(Its – his – her – your – my)
جمع:
(Their – your – our)
Some of my new friends are trying to speak English with me.
Here is her profile.
What do your family call you?
His dorm room is bright and sunny.
They just got back from their long, hard day at office.
Tehran is a big city. # small This lesson is easy.# hard = difficult This boy is fat. # thin This ruler is long. # short This dress is new. # old My brother is a tall boy. # short My father is an old man. # young I asked the question. # answered The teacher was late. # early He came home at 6. # went He woke up before sunrise. # after She always gets up at 6. # never Your shirt is very dirty. # clean Does he open the door? # close = shut This car is very cheap. # expensive I put on my hat. # take off This restaurant is very good. # bad They wake up at 6. # sleep You play ping-pong slowly. # quickly You are a slow player. # quick = fast They work carelessly. # carefully Are you busy? # free He is a careless student. # careful He does his homework easily. # hard They speak English badly. # well What time does the film finish? # begin School is your second house. # first I bring you some flowers. # take It is hot today. # cold There is a little money in my wallet. # a lot of We learn many things from books. # teach There were a few students in the class. # a lot of This mosque is very large. # small We stayed in Shiraz for two weeks. # left A young man can run fast. # walk This garden is big. = large He is my dad. = father She is your father's sister. = aunt She is your mother's sister. = aunt He is your mother's brother. = uncle He is your father's brother. = uncle He is your father's father. = grandfather He is your mother's father. = grandfather They buy some chips every day. = get This is a holy place. = shrine They have a difficult life. = hard Don't leave soon. = early Don't speak fast. = quickly I bought some books from this bookshop. = bookstore You should visit your mother today. = meet We get home at 2. = arrive They waited for the bus for half an hour. = thirty minutes He was watching TV at this time last night. = now I will phone my friend. = call Oh, I see. = I know He is a fast runner. = quick They will close the door at 1. = shut There is an airplane in the sky. = plane My parents went to Mashhad by bus. = father and mother They have breakfast at 6 every morning. = eat
پسر مادر پدر والدین نا برادری – برادر خوانده خواهر برادر دختر نا برادری – برادر خوانده نا مادری – مادر خوانده نا پدری – پدر خوانده نا خواهری – خواهر خوانده مادر بزرگ پدر بزرگ پدر بزرگ و مادر بزرگ ناخواهری – خواهر خوانده نوه – پسر پسر – پسر دختر نوه Great grandmother مادر جد Great grandfather پدر جد عموزاده – دایی زاده – عمه زاده – خاله زاده عمو – دایی – شوهر عمه – شوهر خاله عمه – خاله – زن دایی – زن عمو نوه – دختر دختر – دختر پسر خواهر زن – خواهر شوهر – جاری – زن برادر زن برادر شوهر – برادر زن – باجناق پسر خواهر یا برادر – پسر برادر زن و خواهر شوهر دختر برادر یا خواهر دوقلو Only-child تک فرزند مادر زن – مادر شوهر پدر زن – پدر شوهر شوهر زن دوست دختر دوست پسر Ex-girlfriend دوست دختر سابق دوست پسر سابق شوهر سابق زن سابقFamilly and relatives
مدتی هستش که دوستان زیادی این پرسش رو دارن که چگونه میتونیم Speaking (مهارت صحبت کردن)خودمون رو تقویت کنیم؟بخاط همین این پست رو قرار دادم. بعدا راهکارهای بیشتری ارائه خواهم داد و کسانی هم که تجربه یا ایده ای مناسب دارن در قسمت نظرات ما در ارائه بهتر این مبحث یاری بدن. اینجا یک نکته ی مهمی وجود داره و اون هم این هست که تا وقتی شما خوب شنیدن رو یاد نگیرید امکان نداره خوب صحبت کردن رو یاد بگیرید. اول باید روی LISTINING کار کنید تا Speaking شما خوب بشه.چند راهکار خوب پیشنهاد میکنم: 1- استفاده از کتابهایی که همراه Cd صوتی هستن بسیار مفید هست.نباید فقط متن رو نگاه کرد و یا فقط ترجمه کرد.باید با صدای بلند فایل صوتیش رو گوش بدید تا متوجه تلفظ دقیق کلمات بشید. 2- استفاده از dvd های برنامه کودکی و انیمیشنی که در بازار وجود داره.چون با کیفیت بالا آن ها رو صدا گذاری کردن منبع خوبی هستن برای تقویت LISTINING. از فیلم انگلیسی که داخل بازار هست و دارای زیرنویس انگلیسی هستن میشه استفاده کرد.برای پخش از برنامه power dvd استفاده کنید که بتونید زیرنویس فارسی و انگلیسی رو به صورت هم زمان ببینید و اگه جایی رو متوجه نشدید به راحتی Playback کنید. 3- از آهنگ های انگلیسی به همراه Lyrics انگلیسی( و فارسی) میتونید استفاده کنید تا خوب گوش دادن رو یاد بگیرد و به طبع آن یاد بگیرید صحیح صحبت کنید. 4- استفاده ازکتابهایی مثل : Active Reading ، Mosaic Reading ،Interchange ، American Anecdote ، 504 words ، و... که دارای سی دی صوتی هستن. یک مقاله یا کتاب درباره آموزش زبان و اینکه "چگونه انگلیسی یاد بگیریم" ، قرار داده شده است. این کتاب به زبان فارسی بوده و روشهای بسیار جالبی را برای آموزش زبان انگلیسی ارائه می دهد. در این کتاب شما متوجه خواهید شد که انگلیسی نه تنها سخت نیست بلکه یکی از آسان ترین زبان های دنیاست. این کتاب فارسی ۴۰ صفحه ای راهکارهای کاملا کاربردی را برای شما ارائه خواهد نمود. همچنین در بخش پایانی این کتاب بصورت کامل با آزمون های انگلیسی مانند آزمون تافل Toefl ، آیلتس IELTS و MCRT , MCHE آشنا خواهید شد و تفاوتهای انگلیسی آمریکایی با انگلیسی بریتانیایی را خواهید آموخت.
استرس (stress) در زبان انگليسي
در بيشتر ديکشنريها براي نشان دادن استرس (stress) از علامت ' استفاده ميکنند. گاهي هم از حروف بزرگ استفاده ميشود. به عنوان مثال به کلمههاي زير دقت کنيد:
magazine /,'/
letter /'/
در کلمه اول استرس روي سيلاب (يا بخش) سوم (-zine) و در کلمه دوم روي سيلاب اول (-let) قرار دارد.
هر کلمه انگليسي که داراي دو يا چند سيلاب باشد، حتماً داراي يک سيلاب استرس دار نيز ميباشد:
'yellow (= YEL + low)
sham'poo (= sham + POO)
com'puter (= com + PU + ter)
تغيير استرس کلمات
بسياري از کلمات در زبان انگليسي به دو صورت اسم و فعل (هر دو) به کار ميروند. تلفظ بسياري از اين نوع کلمات، چه به صورت اسم به کار روند و چه به صورت فعل هميشه يکسان است. مثلاً در کلمه sur'prise که هم به معني «غافلگيري» و هم به معني «غافلگير کردن» ميباشد، استرس همواره روي سيلاب دوم (-prise) قرار دارد.
اما بعضي از اين کلمات دو حالتي، اسم و فعل هر کدام - از لحاظ محل قرار گيري استرس - تلفظي متفاوت دارند. مهمترين اين کلمات در جدول زير آورده شدهاند:
اسم |
فعل |
معني |
'conduct |
con'duct |
رهبري - رهبري کردن |
'conflict |
con'flict |
زد و خورد- زد و خورد کردن |
'decrease |
de'crease |
کاهش - کاهش يافتن |
'contest |
con'test |
رقابت - رقابت کردن |
'contrast |
con'trast |
فرق - فرق داشتن |
'escort |
e'scort |
نگهبان - نگهباني کردن |
'export |
ex'port |
صدور - صادر کردن |
'import |
im'port |
ورود - وارد کردن |
'increase |
in'crease |
افزايش - افزايش يافتن |
'insult |
in'sult |
توهين - توهين کردن |
'permit |
per'mit |
اجازه - اجازه دادن |
'present |
pre'sent |
هديه - هديه دادن |
'progress |
pro'gress |
پيشرفت - پيشرفت کردن |
'protest |
pro'test |
اعتراض - اعتراض کردن |
'rebel |
re'bel |
شورش - شورش کردن |
'record |
re'cord |
ثبت - ثبت کردن |
'suspect |
sus'pect |
مظنون - مظنون بودن |
'transfer |
trans'fer |
انتقال - انتقال دادن |
'transport |
trans'port |
حمل و نقل - حمل کردن |
'upset |
up'set |
واژگوني - واژگون کردن |
نقل قول Reported speech
هنگاميکه ميخواهيم گفتههاي شخص ديگري را نقل کنيم، ميتوانيم از دو حالت مختلف استفاده کنيم:
1- ميتوانيم گفتههاي شخص مورد نظر را عيناً (واو به واو) تکرار کنيم (نقل قول مستقيم):
-
She said, 'It is raining.'
و يا ميتوانيم از نقل قول غير مستقيم استفاده کنيم:
-
She said that it was raining.
در مثال زير به تغييرات ايجاد شده خوب دقت کنيد:
|
جدول تغييرات از نقل قول مستقيم به غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم، فعل اصلي جمله معمولاً زمان گذشته است و نيز افعال موجود در بقيه جمله هم بايد به زمان گذشته تبديل شوند. اين تغييرات به شرح زيرند:
مثال |
غير مستقيم |
→ مستقيم |
'I love you,' he said. → He told her that he loved her. |
گذشته ساده |
حال ساده → |
'I'm talking on the phone,' she said. → She said that she was talking on the phone. |
گذشته استمراري | حال استمراري → |
He said, 'The rain has stopped'. → He said that the rain had stopped. |
گذشته کامل | حال کامل → |
He said, 'I've been reading for 3 hours.' → He said that he had been reading for 3 hours. |
گذشته کامل استمراري | حال کامل استمراري → |
He said, 'I met him in the theatre.' → He said he had met him in the theatre. |
گذشته کامل | گذشته ساده → |
'I was driving carefully,' he told the police. → He told the police he had been driving carefully. |
گذشته کامل استمراري | گذشته استمراري → |
|
افعال کمکي وجهي در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم افعال کمکي وجهي may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبديل ميشوند. يعني:
|
تبديل ميشود به → |
|
مثال:
-
'I will sell my car,' he told me.
He told me that he would sell his car. -
'I can help you,' he said.
He said he could help me. -
'The teacher may be ill,' he said.
He said that the teacher might be ill.
ولي افعال كمكي used to، ought to و must در جملات نقل قول غيرمستقيم تغييري نميکنند:
-
I told her that I used to smoke twenty a day.
تغييرات لازم ديگر در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم علاوه بر تغييراتي که در افعال صورت ميگيرد، در بعضي ديگر از اقسام کلمه، از جمله قيدها نيز تغييراتي ايجاد ميشود که در جدول زير بعضي از آنها را ميبينيد:
غيرمستقيم |
مستقيم→ |
that |
this |
those |
these |
there |
here |
then |
now |
that day |
today |
the previous day / the day before |
yesterday |
the next day / the following day |
tomorrow |
the following week / year ... |
next week / year ... |
the previous week / year ... |
last week / year ... |
چند مثال:
-
'I like it here,' he said.
He said that he liked it there. -
He said, 'We'll visit the factory tomorrow.'
He said that he would visit the factory the next day.
افعال مجهول (the passive voice)
در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل يا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم براي بيان اينکه فاعل چه کاري را انجام دهد استفاده ميکنيم. به اين مثالها توجه کنيد:
-
The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد)
-
My father built this house in 1960. (پدرم اين خانه را در سال 1960 ساخت)
ولي جملات مجهول (passive) به ما اين اجازه را ميدهند که کسي يا چيزي را که کننده يا انجام دهنده عملي نيست (غير عامل) در جاي فاعل قرار دهيم. در واقع از افعال مجهول براي بيان اينکه چه عملي بر روي فاعل اتفاق ميافتد، استفاده ميشود:
-
The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد)
-
This house was built in 1960. (اين خانه در سال 1960 ساخته شد)
هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشيد که در اغلب موارد اينکه چه کسي يا چه چيزي عمل را انجام ميدهد نا معلوم يا بياهميت است. مثلاً در جمله زير اينکه چه کسي اتاق را تميز ميکند براي گوينده اهميتي ندارد:
-
This room is cleaned every day. (اين اتاق هر روز تميز ميشود)
ولي اگر بخواهيم بيان کنيم که چه کسي (يا چه چيزي) آن عمل را انجام داده است، در اين صورت بايد از حرف اضافه by استفاده کنيم:
|
ساختار
بطور کلي براي ساخت صيغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم ميآوريم و اسم مفعول همان فعل را به آن ميافزاييم:
-
معلوم: Somebody cleans this room every day.
-
مجهول: This room is cleaned every day.
-
معلوم: He bought this car last week.
-
مجهول: This car was bought last week.
در جدول زير ميتوانيد فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنيد:
زمان |
معلوم |
مجهول |
حال ساده |
keeps |
is kept |
حال استمراري |
is keeping |
is being kept |
گذشته ساده |
kept |
was kept |
گذشته استمراري |
was keeping |
was being kept |
حال کامل |
has kept |
has been kept |
گذشته کامل |
had kept |
had been kept |
آينده |
will keep |
will be kept |
شرطي |
would keep |
would be kept |
شرطي کامل |
would have kept |
would have been kept |
مصدر |
to keep |
to be kept |
مصدر حال کامل |
to have kept |
to have been kept |
وجه مصدري اسم مصدر |
keeping |
being kept |
جملات شرطي
جملات شرطي شامل دو قسمت ميباشند: يکي عبارت شرطي و ديگري عبارت اصلي. عبارتي که حاوي if باشد را عبارت شرطي و عبارت ديگر را عبارت اصلي ميناميم.
رويدادي که در عبارت اصلي توصيف ميشود بستگي به شرطي دارد که در عبارت شرطي بيان ميشود.
we will get wet. |
If it rains this evening, |
عبارت اصلي |
عبارت شرطي |
عبارت شرطي ميتواند در انتهاي جمله نيز بيايد، ولي در اين صورت علامت ويرگول (,) حذف ميشود:
if you press this button. |
The door opens |
عبارت شرطي |
عبارت اصلي |
به طور کلي سه نوع جمله شرطي وجود دارد:
از جملات شرطي نوع اول براي بيان يک شرط (يا موقعيت) ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده ميشود.
if | حال ساده | will/won't |
مصدر بدون to |
if |
I work hard, |
I will |
pass my exams. |
-
If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت)
-
If we leave now, we'll catch the 10.30 train.
(اگر حالا حرکت کنيم به قطار ساعت 10:30 ميرسيم) -
If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت)
-
You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبري خيس خواهي شد)
|
از جملات شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان حال يا آينده بکار ميرود. در واقع در اين نوع جملات حال يا آيندهاي متفاوت را تصور ميکنيم.
if | گذشته ساده | would ('d) would not (wouldn't) |
مصدر بدون to |
if |
I had more money, I |
would ('d) |
buy a new car. |
if |
you lived in England, you |
would ('d) |
soon learn English. |
چند مثال ديگر:
-
If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
(اگر به پول احتياج داشت به او قرض ميدادم) -
If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک ميکردم)
-
If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.
(اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت ميخريدم) -
I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.
(اگر آن کار را به من پيشنهاد ميکردند هم قبول نميکردم)
|
از اين نوع جملات شرطي براي تصور گذشتهاي غير ممکن استفاده ميشود. در واقع در اين نوع جملات، گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد. (ولي به هر حال گذشتهها گذشته!)
if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + .... |
-
If I'd seen you, I would have said hello.
(اگر تو را ديده بودم، سلام ميدادم) -
If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.
(اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود، مجروح نميشد) -
If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.
(اگر ميدانستم شما در بيمارستان بستري بوديد ميآمدم و شما را ملاقات ميکردم) -
I would have gone to see him if I had known that he was ill.
(اگر ميدانستم بيمار بود ميرفتم و به او سر ميزدم)
|
زمانهاي مربوط به آينده
در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده ميشود که آنها را به ترتيب اهميت در زير ميبينيد:
3. Present Progressive (حال استمراری)
4. will + be + verb-ing و فرمهاي ديگر
از فعل کمکي will براي نشان دادن آينده در جهتهاي زير استفاده ميشود:
الف- پيشبيني: براي توصيف چيزي که ميدانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:
-
It will be rainy tomorrow.
(فردا هوا باراني خواهد بود) -
You will be sick if you eat all those sweets.
(اگر همه آن شيرينيها را بخوري مريض ميشوي)
ب- بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است:
-
I will answer the phone.
(من تلفن را جواب ميدهم) -
I'll see you tomorrow. bye!
(فردا ميبينمت.خداحافظ)
الف- از اين ساختار براي بيان برنامهها و تصميماتي که از قبل گرفته شدهاند، استفاده ميشود:
-
We're going to paint this room blue.
(ما ميخواهيم اين اتاق را آبي بزنيم) -
I'm going to be a doctor.
(ميخواهم يک دکتر بشوم)
ب- همچنين از اين ساختار ميتوان براي بيان يک پيشگويي، مخصوصاً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال باشد، استفاده نمود.
-
She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
(او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد) -
It's going to rain. (It's cloudy)
(ميخواهد باران ببارد)
بعضي اوقات تفاوتي بين will و be going to براي يك پيشبيني وجود ندارد.
|
3- حال استمراري (Present Progressive)
از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده ميشود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:
-
I'm meeting my friend this evening.
(امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات ميکنم) -
They are driving to Scotland at the weekend.
(آنها آخر هفته به اسکاتلند ميروند)
گاهي اوقات تفاوتي نميکند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:
-
We're going to see a play tonight.
or: We're seeing a play tonight.
راههاي ديگري نيز براي صحبت درباره آينده وجود دارد، به عنوان مثال:
a) Will + be + verb-ing
-
Next week I'll be talking about how to use a microscope.
(هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)
b) Be + to + verb
-
Iranian president is to visit Russia.
(رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد ميکند)
c) Be + about + to + verb
The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد)
زمان گذشته كامل
ساختار
جملات مثبت و منفي:
جملات پرسشي:
|
کاربرد
ما از زمان گذشته کامل استفاده ميکنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده است (گذشته در گذشته). در واقع گذشته کامل معادل گذشتهی زمان حال کامل است. (با گذشته ساده مقايسه کنيد)
به مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل توجه کنيد:
گذشته کامل |
حال کامل |
* We weren't hungry. We'd just had dinner. * I didn't know who he was. I'd never seen him before.
|
* We aren't hungry. We've just had dinner. * Who is that man? I've never seen him before.
|
چند مثال ديگر از زمان گذشته کامل:
-
It was the first time he had ever seen a tiger.
-
When I arrived at the cinema, the film had already begun.
-
She didn't want to go to the theatre with the others because she'd seen the play before.
مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده
به تفاوت ميان جملات زير دقت کنيد:
-
When I arrived home, my wife went out.
-
but: When I arrived home, my wife had gone out
زمان گذشته استمراري
ساختار
جملات پرسشي:
|
جملات مثبت و منفي:
|
کاربرد
از زمان گذشته استمراري بيشتر براي بيان کارهايي استفاده ميشود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتي ادامه داشتهاند ولي حدود زماني آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.
در اغلب موارد گذشته استمراري همراه با گذشته ساده بکار ميرود. در چنين حالتي، گذشته استمراري بر کارها و فعاليتهاي طولانيتر (در پسزمينه) دلالت ميکند، در حالي که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايي دلالت ميکند که در ميانه کارهاي طولانيتر واقع شدهاند.
بطور کلي «گذشته استمراري» در موارد زير بکار ميرود:
1- براي بيان کاري که قبل از زمان خاصي در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:
-
'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.'
(.ساعت 6 چکار ميکرديد؟ داشتم صبحانه ميخوردم)
2- براي بیان کار يا فعاليتي در گذشته که به وسيله چيزي قطع شده باشد:
-
The phone rang when I was watching TV.
(.وقتي داشتم تلويزيون تماشا ميکردم، تلفن زنگ زد) -
While I was driving home, my car broke down.
(.هنگاميکه داشتم به خانه بر ميگشتم، ماشينم خراب شد)
3- براي بيان کار يا فعاليتي به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهاي کامل شده را بيان ميکند):
I was reading a book during the flight. (I didn't finish it) but: I read a book during the flight. (I finished it)
زمان گذشته ساده
ساختار
(last week) (yesterday) |
worked |
I, we, you, he, she, ... |
played |
||
heard |
|
|
کاربرد
گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:
1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است:
-
We met last week.
-
He left yesterday.
2- براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان ميآيند:
-
I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...
3- براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته:
When he was a child, they lived in a cottage in the jungle. Every day he walked in the jungle to.... نکاتي در مورد هجي (verb + ed) 1- هنگاميکه فعلي به e ختم ميشود، فقط d اضافه ميکنيم: loved, hated, used 2- افعال يک هجايي (يک بخشي) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود: stopped, planned, robbed ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بيصداي آخر تکرار نميشود: looked, cooked, seated اگر حرف بيصداي آخر y يا w باشد نيز تکرار نميشود: played, rowed, showed
زمان حال كامل
ساختار
جملات مثبت و منفي:
جملات پرسشي:
چند مثال:
|
کاربرد
1- براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد:
-
I have studied English since 1990. (از سال 1990 به مطالعه انگليسي پرداختهام)
-
She's lived in Tehran for 10 years. (او به مدت 10 سال در تهران زندگي کرده است)
-
How long have you lived in Tehran? (چه مدتي در تهران زندگي کردهايد؟)
-
I've lived in Tehran all my life. (همه عمرم را در تهران زندگي کردهام)
|
2- براي بیان تجربهاي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است. در واقع اين عمل در گذشته روي داده و به پايان رسيده است، اما آثار آن هنوز محسوس است. اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده، مهم نيست:
-
I have never been to England. (من هرگز به انگلستان نرفتهام)
-
She has had several operations up to now. (تا کنون چندين عمل جراحي داشته است)
-
He's written a lot of short stories.(او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است)
3- براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده ميشود. در اين حالت از yet، already، still و just بسيار استفاده ميکنيم:
|
-
I've just had a sandwich. (من تازه يک ساندويچ خوردهام)
-
I've already seen the movie. (اين فيلم را قبلاً ديدهام)
-
The bus hasn't arrived yet. (اتوبوس هنوز نرسيده است)
-
I still haven't finished my homework. (هنوز تکاليفم را تمام نکردهام)
|
زمان حال استمراري
ساختار
coming doing going taking |
'm am |
I |
're are |
you we they |
|
's is |
he she it |
کاربرد
1- براي بيان عملي که هماکنون جريان دارد:
-
She is watching the TV.
-
He is working at the moment.
2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع ميباشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:
-
I'm reading an exciting book.
-
He is learning Arabic.
(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.)
3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده:
-
I am meeting him at the park.
4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي:
-
I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
(در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي ميکنم، اما دارم سعي ميکنم يک بهترش را پيدا کنم)
نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار)
1- افعالي که به يک e ختم ميشوند، آن e حذف ميشود:
come, coming take, taking write, writing
ولي در مورد افعالي که به ee ختم ميشوند، اين قاعده صدق نميکند:
agree, agreeing see, seeing
2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود:
running, stopping, getting
ولي چنانچه حرف بيصداي آخر y يا w باشد، تکرار نميشود:
showing, enjoying
زمان حال ساده
ساختار
|
|
کاربرد
زمان حال ساده يکي از متداولترين زمانها در زبان انگليسي ميباشد که براي مقاصد زير مورد استفاده قرار ميگيرد:
1- براي بيان عملي که هميشه تکرار ميشود، مانند يک عادت يا رسم:
|
|
2- براي بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:
-
The earth orbits the sun.
-
I come from Iran.
-
Some animals migrate in winter. (بعضي از حيوانات در زمستان مهاجرت ميکنند.)
3- براي بيان حقيقتي که براي مدتي (طولاني) دوام داشته باشد:
-
I work in a shop.
-
She lives in a small cottage.
|
نکاتي در مورد هجي (verb + s)
1- افعالي که به x, ch, sh, ss و o ختم ميشوند، به جاي es ، s ميگيرند:
kisses, washes, watches, does, boxes
2- افعالي که به y ختم ميشوند و قبل از آن حرف بيصدايي بيايد، y به ies تبديل ميشود:
try, tries hurry, hurries fly, flies
ولي آن دسته از افعالي که به y ختم ميشوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s ميگيرند:
plays, buys, enjoys
مکالمه انگلیسی چگونه صورت میگرد؟ کلی هزینه می کنید، کلاس زبان می رویدی، منابع و کتاب های آموزش انگلیسی می خوانید ، منابع صوتی انگلیسی گوش می هید، ولی هنوز هم نمی توانید انگلیسی صحبت کنید. هنوز هم از یک مکالمه ساده انگلیسی هراسانید. چند سال تلاش می کنید ولی هنوز هم در یک مکاله انگلیسی چند دقیقه ای نفس نفس می زنید. در بین صحبت کردنتان دائم به خود می گویید آیا اینجا رو درست گفتم؟ اگه یه جور دیگه ای می گفم بهتر نبود؟ و … ولی واقعا چرا؟ آیا تا به حال به این نکته فکر کرده اید شاید راه و روش درست نیست؟ اگر اصول آموزش مکالمه انگلیسی که من از آن پیروی می کنم اشتباه باشد چه؟ اگر شما هم گفته های پاراگراف بالا را قبول دارید، پس بهتر است در ادامه مطلب به نکاتی که ذکر می شود توجه نمایید. هفت قانون طلایی یادگیری آسان مکالمه زبان انگلیسی طبق متد Effortless English (انگلیسی بدون زحمت) تصور کنید بدون فکر کردن انگلیسی صحبت می کنید کلمات به آسانی و به سرعت به واسطه زبان شما ادا میشوند و همچنین در آن واحد مفهوم صحبت های دیگران را درک می کنید برای اینکار شما باید شیوه یادگیری مکالمه زبان انگلیسی خود را تغییر بدهید.اولین قدم کنارگذاشتن یادگیری لغات زبان انگلیسی است تعجب کردید ؟؟ بله درست است. لغات را حفظ نکنید انگلیسی زبانها, انگلیسی را بر اساس یادگیری لغات نمی آموزند بلکه انها اصطلاحات( عبارات) را یادمی گیرند که ترکیبی از یک گروه لغت می باشند که معنی خاص خود را می دهند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته یادگیری مکالمه زبان انگلیسی با اصطلاحات (عبارات) ۴ تا ۵ برابر سریعتر از یادگیری زبان انگلیسی بر اساس تک لغات می باشد همچنین دانش آموزانی که اصطلاحات (عبارات) را یادمی گیرند گرامر بیشتری هم بلدند. هرگز کلمات را بصورت جداگانه و منفرد یادنگیرید هرگز . وقتی یک لغت جدید می بینید همیشه اصطلاحی( عبارت) را که این لغت جدید در آن به کاربرده شده است یادداشت کنید و وقتی می خواهید مرور کنید همیشه همان اصطلاحات (عبارات) را مطالعه کنید و نه کلمات را اصطلاحات (عبارات) را گردآوری کنید مکالمه و گرامر زبان شما ۴-۵ برابر سریعتر بهبود می یابد باز تکرار می کنم هرگز هیچ تک لغت را در دفتریادداشت ننویسید و کلمات را نه بصورت تکی بلکه بصورت اصطلاحات(عبارات) یادداشت و مطالعه کنید همین الان اینکار را بکنید کتابهای گرامر را کنارگذاشته و فراموششان کنید . گرامربه شما آموزش می دهد که شما به زبان انگلیسی فکر کنید ولی شما می خواهید به صورت خودکار با زبان صحبت کنید بدون فکر کردن بدین صورت شما مثل یک انگلیسی زبان انگلیسی را یادمی گیرید . قانون سوم و مهمترین قانون : اول گوش کنید شما هر روز باید به انگلیسی گوش فرادهید متون انگلیسی را نخوانید بلکه فقط گوش دهید خیلی ساده است این کلید موفقیت شما در یادگیری مکالمه انگلیسی است خواندن متون انگلیسی را بیخیال شوید و گوش دادن به صورت مداوم و روزانه را شروع کنید انگلیسی را با گوشهایتان یادبگیرید و نه با چشمهایتان در اغلب مراکز آموزش زبان شما با چشم زبان را یادمی گیرید شما متون انگلیسی را می خوانید و قواعد گرامری را فرامی گیرید اما برای موفقیت در یادگیری مکالمه انگلیسی باید سیستم شنیداری را جایگزین کنید شما باید روزی ۲-۳ ساعت فقط به انگلیسی گوش دهید بدین صورت مکالمه شما به سرعت بهبود می یابد و انگلیسی را به اسانی صحبت می کنید اغلب وقت خود را به شنیدن اختصاص بدهید این کلید یادگیری مکالمه عالی می باشد. (جهت مشاهده مطالب رایگان منابع صوتی انگلیسی اینجا کلیک کنید) قانون چهارم : یادگیری آرام و عمیق بهترین است راز یادگیری راحت مکالمه انگلیسی یادگیری دقیق کلمات و عبارات انگلیسی می باشد اینکه ما توضیح کلمات را بدانیم و یا فقط برای آزمون انرا در حافظه بسپاریم کفایت نمی کند بلکه باید ملکه ذهن ما شوند.برای یادگیری مکالمه انگلیسی باید بارها و بارها یک درس را مطالعه کنیم شما باید خیلی عمیق مطالعه کنید مطالعه عمیق مکالمه راحت اما چگونه اینکار انجام شدنی است : برای اینکار فقط لازم است چندین بار یک درس را مطالعه کنید مثلا اگر شما یک کتاب صوتی دارید قبل از اینکه به درس ۲ بروید درس ۱ را ۳۰ بار گوش دهید . مثلا ۱۰ ورز و روزی ۳ بار اما چگونه می توان گرامر را بطور عمیق یادگرفت …. در قسمت های بعد به این بخش هم خواهیم رسید برای یادگیری طبیعی و نه دستوری گرامر انگلیسی باید یک داستان ( نوشته – پاراگراف و .. ) صوتی را انتخاب کنید که افعال آن در زمان حال صرف شده اند حال به یکی از دوستان که به انگلیسی مسلط تر است بگویید همین نوشته را در یک زما دیگر ( گذشته ساده – آینده – گذشته کامل و .. ) بنویسد و برایتان ضبط کند و دوباره انرا گوش کنید حال شما می توانید با یک نوشته ( صدا) چندین حالات گرامری را یادبگیرید و شما لازم نیست قواعد گرامری را یادبگیرید فقط با شنیدن این نوشته در زمانهای مختلف با این زمانها آشنا خواهید شد و گرامر شما خودبخود بهبود می یابد .قانون چهارم لازمه این قانون است یعنی یادگیری عمیق ( تکرار – تکرار – تکرار) خوب این یعنی چی ؟ اگر می خواهید انگلیسی واقعی یعنی همان انگلیسی که در جوامع انگلیسی زبان استفاده می شود را یاد بگیرید باید از منابعی استفاده کنید که در این باره نگاشته شده اند نظیر فیلمها , مجلات واقعی , کتب صوتی واقعی , رادیوها و… واقعی منظور این است که انگلیسی زبان ها خودشان از آن استفاده می کنند گوش می دهند , نگاه می کنند و می خوانند . اگر بنا دارید انگلیسی واقعی را بفهمید و صحبت کنید بایدعلاوه بر مطالعه دوره هایی که صرفا برای آموزش انگلیسی طرح شده اند به منابعی روی بیاورید که انگلیسی زبانان روزانه از آنها استفاده می کنند در این صورت است که شما انگلیسی که یادمی گیرید منطبق با انگلیسی است که در جوامع انگلیسی زبان استفاده می شود کسانی هستند که ۴ سال از وقت خود را صرف یادگیری انگلیسی کرده اند اما از فهم مکالمات انگلیسی زبانان عاجزند چرا ؟ مشکل از شما نیست مشکل از مدرسه آموزش زبان شماست . دوره های آموزش زبان و سی دی های آموزشی و دیگر هیچ پس در کنار این منابع از منابعی که در انها انگلیسی واقعی مشاهده می شود و یا استعمال می شود هم استفاده نمایید قانون هفتم : گوش کنید و جواب دهید نه اینکه فقط گوش دهید و تکرارکنید درکنار هر درسی سوالاتی هم مطرح میشوند همیشه به سوالات جواب دهید و ازکنار انها نگذرید . بهنگام گوش دادن به منابع صوتی از یکی از دوستان بخواهید در باره داستان از شما سوال کند و شما به آنها جواب دهید این به شما یادمی دهد که سریع فکر کنید و جواب را پیداکنید. اینها ۷ قانون طلایی یادگیری آسان مکالمه انگلیسی طبق متد – ا فورتلس انگلیش – بودند مطمئنا نظریه های متفاوتی در زمینه یادگیری انگلیسی به گوش شما خورده و یا دیده اید و هیچ کدام از اینها کامل نیستند و هیچ کدام از اینها هم شاید استباه نباشند ولی به یاد داشته باشید راههای یادگیری زبان بی نهایت هستند یکی آموزش انگلیسی از طریق رادیو , یکی آموزش انگلیسی از طریق فیلم با زیرنویس , دیگری از طریق فلان دوره آموزشی , فلانی فقط از طریق چت با انگلیسی زبانان و الاماشاالله . پس وقت را غنیمت شمرده و از هر جا که شروع کنید درست شروع کرده اید . انگیزه جرقه و پشتکار و مطالعه مداوم کاتالیزور یادگیری زبان انگلیسی می باشد .
قانون اول : همیشه در پی یادگیری اصطلاحات (عبارات) باشید و نه تک لغت ها
قانون دوم : از یادگیری گرامر انگلیسی دست بردارید
قانون پنجم : یادگیری گرامر با اسفاده از یک داستان در قالب چندین زمان مختلف
قانون ششم : برای بهبود انگلیسی باید دروس و منابع انگلیسی واقعی را هم مطالعه کنید
اعداد اعشاری (decimals): 0.5 = Point five OR Zero point five 0.9 = Point nine OR Zero point nine 1.6 = One point six 12.93 = Twelve point nine three OR Twelve point ninety-three 59.367 = Fifty-nine point three six seven *** اعداد کسری (fractions): 1/3 = One third OR a third 2/3 = Two-third 3/5 = Three-fifth 7/42 = Seven forty-second 1 (1/4) = 1.25 = One and a quarter 2 (1/2) = 2.5 = Two and a half 8 (3/4) = 8.75 = Eight and three quarters
حجم فایل:547 KB
رمز فایل:http://eltc.persianblog.ir